میراکلس خانم خوشگل و آقای جنتلمن پارت 11
سلام شوکولاتای کننن
چطولین خوفین
راستی پوستر عوض شد پایینش هم اسم خانم خوشگل و آقای جنتلمن رو نوشتم
به قلم :Edrinet. که با خوشنویسی نوشتم
خوف زیادی زریدم برید ادومهههه
بعد از این که گوشیم رو قطع کردم
کلی عر زدم که گوشی شرکت زنگ خورد
گوشی رو برداشتم و با شوخ طبعی گفتم گفتم :بفلما گلممم
منشی خندید و گفت: سلام خانم که نذاشتم ادامه بده و
گفتم: خاله سلین به من چرا خانم میگین آخه راحت باشین
منشی:آخه دیروز خیلی بد حرف زدی گفتم اخراج میشم
من:من غلط بکنم خاله سعینم رو اخراج کنم بفرما بگو خاله سلین کاری داشتی
منشی:آره دخترم یه آقا اومده گفت که دوستته و الان دارن میان هر چقدر نگهبانا نگهشون داشتن ولی نتونستم واسه همین زنگ زدم به تو بگم
من: چشم خاله سلین
که در باز شد و.......
به نظرتون که چی شد اونفردی که گفته بود
دوسته مرینت کیه
2 تا لایک و 2 تا نظر بده تا پارت بعد رو بزارم