سیلاممممم

 

شطولین خوفین

 

خو مودونم مودونم خیلی کم میپارتمممم

 

ولی خو حسش نی

 

من چه کنم؟؟ 🤔 🤔

 

زیادی زریدم

 

برو ادومههههه 

 

و لوکا اومد داخل خیلی تعجب کرده بودم

 

من:ل.... لوکا ت....تو ا..... اینجا چیکار میکنی 

 

لوکا:عزیزم اومدم عشقم رو ببینم

 

من:پس بگو چرا بابا شیطون نگام  می‌کرد آخ از دست بابا آخ از دستت اگر میگفت یه کادویی چیزی

میگرفتم میخواستم ادامه بدم که لوکا اومد بغلم کرد 

 

لوکا:خانمی من باید بهت کادو بخرم نه تو بعد از لپم بوسید 

 

من:درهرحال شرمندم 

 

لوکا:قربون خانم خودم بشم قربون عشقم بشم که اینقدر با نمکه آخه بعد هم لبشو گذاشت رو لبم بوسد 

 

منم همراهیش کردم بعد از اینکه بوسیدم همدیگه رو نشستم رو صندلیم 

 

لوکا:خانم رئیس چه کاری انجام میدن؟ 

 

من:هیچی فقط علافم تو این صدنلی نشستم و هیچکاری نمیکنم آههههه

 

لوکا :😂😂باشه عشقم اگر علافی میتونم دعوتت کنم به قرار خاصم با عشقممممم 

 

من:..... 

 

 

 

 

خو عشیشان دلم 

 

این پارت هم تمومید 

 

برای بعدی 3 تا لایک و 3 تا کامنت